راه مقابله با محافظه‌کاری چیست؟ در یک کلام این راه عبارت است از سیر اجمال به تفصیل در انقلابیگری و عدالت‌خواهی. اگر آرمان‌های انقلابی در طول زمان ثابت بمانند و بسط پیدا نکنند پس از یک مدت دیگر تکرارشان لزوماً به معنای انقلابیگری نیست؛ بلکه نوعی از محافظه‌کاری است.

به عنوان نمونه در زمینه عدالت‌خواهی. دوستان قدیمی‌تر و نسل‌های قبل‌تر یادشان هست، سال‌های آغازین دهه هشتاد طرح «اصل» عدالت‌خواهی چقدر «تابو» بود. وقتی از اشرافیت مسئولین حرف می‌زدیم می‌گفتند یعنی می خواهید همان حرف‌های رادیوهای بیگانه را تکرار کنید؟ اگر می‌خواهید انقلابی‌ باشید، بسم‌الله در زمینه‌ی حکم ارتداد هاشم آغاجری به میدان بیایید و تجمع برگزار کنید! زمان گذشت و محافظه‌کارهای دیروز عقب رفتند و پذیرفتند از عدالت حرف زده بشود. سنت فراموشی عدالت شکسته شد. سوالی که هست و امروز مهم به نظر می‌رسد اما این است که امروز انقلابیگری چیست؟ آیا همان طرح «اصل» عدالت‌خواهی کافی است؟ آیا تکرار همان حرف و سطح از عدالت‌خواهی‌ای که دیروز داشتیم، امروز هم انقلابیگری است؟ یا باید آن‌ را بسط بدهیم و بگوییم عدالت یعنی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض؟ یا باید بپرسیم آقایان بیایید بگویید کنش ضد تبعیض‌تان کجاست؟ یا یاید بگوییم کجاست «مبارزه»تان با فقر که حتماً امری است فراتر از کمک به فقیر؟